نوکر حلقه به گوشیم و اسیر حسنیم
13 آبان 1394 توسط صالحي
نوکر حلقه به گوشیم و اسیر حسنیم
گره کور نداریم فقیر حسنیم
نسل در نسل همه خاک مسیر حسنیم
کشته و مرده فرزند صغیر حسنیم
پیرو راه حسینیم و پریشان حسن
همه گویند به ما بی سر و سامان حسن
در دل مادرمان فاطمه جایی داریم
منصب نوکری شاه وفایی داریم
از عنایات حسن نان و نوایی داریم
خودمانیم چه روزی و بهایی داریم
روی هر شاپرکی را به خدا کم کردیم
رمضان تا رمضان دور حسن می گردیم
حال دادند به ما باز چه بی اندازه
تازه شد ماه خدا حال و هوایش تازه
رمضان از قدمش گشت پر از آوازه
شده استان کرم صاحب یک دروازه
بازهم خیره کننده شده این شادی دل
آمده روز شریف حسن آبادی دل
دست و دل بازترین مرد در این دنیا اوست
اولین معجزه فاطمه و مولا اوست
دل پر از شوق گدایی است اگر آقا اوست
بانی تا ابد خیریه زهرا اوست