حوادث روز سه شنبه - یک روز پس از شهادت بیعت عمومی
حوادث روز سه شنبه - یک روز پس از شهادت
بیعت عمومی
ساعاتی پیش از ظهر ابوبکر، عمر و ابو عبیده به مسجد وارد می شوند و با ورود آنان، بلافاصله عثمان و قومش (بنی امیه) و عبدالرحمان بن عوف و قبیله اش (بنی زهره) که در مسجد بودند، برخاسته و بیعت می کنند.
آری! امروز، روز بیعت عمومی است. مسلمانان که دیروز، تهدید و دیشب، تطمیع را تجربه کرده اند، امروز برای بیعت با ابوبکر از یکدیگر پیشی می گیرند و دست خویش را با دست های خلیفه آشنا می کنند تا گوی سبقت را از هم بربایند. در گوشه شرقی و چسبیده به مسجد، حجره ای قرار دارد که جنازه پیامبر صلی الله علیه و آله، در آن جای گرفته است. این خانه، خاموش است.
هنوز اهل سقیفه و برخی همسران پیامبر صلی الله علیه و آله برای نماز خواندن بر جنازه رسول خاتم صلی الله علیه و آله وقت پیدا نکرده اند.
گروهی از اطرافیان دستگاه خلافت، به جهت خویش خدمتی به خلیفه در کنار منزل امیرمومنان علیه السلام فریاد «بیعت کنید» و «از اجتماع مسلمان دوری نگزینید» سر می دهند.
در این روز، سخن از تهدید نیز به میان می آید.
تلاش برای تطمیع عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله
در انتهای شب، در جلسه ای مشورتی، ابوبکر، نظر عمر، ابو عبیده و مغیره بن شعبه را درباره ایجاد شکاف بین بنی هاشم خواستار می شود. مغیره بن شعبه پیشنهاد تطمیع و مصالحه با عباس – عموی پیامبر صلی الله علیه و آله – را مطرح می کند.[1]
این گروه 4 نفره، همان شب با مراجعه به منزل عباس بن عبدالمطلب برای او و فرزندانش سهمی از خلافت را پیشکش می کنند. پاسخ منفی عباس این نقشه را به بن بست می کشاند.
جنازه پیامبر صلی الله علیه و آله هنوز بر روی زمین است.
کسانی که قصد خداحافظی با پیامبر خویش را داشتند، دیروز برای نماز حاضر شده اند و امروز (سه شنبه) کمتر کسی به خانه پیامبر صلی الله علیه و آله مراجعه می کند.
امیر مومنان علیه السلام چند بار برای سقیفه گران پیام می فرستند تا برای نماز بر پیامبر صلی الله علیه و آله آماده شوند.
تدفین پیامبر صلی الله علیه و آله
در انتهای روز، ابوبکر و عمر که در مسجد به گرفتن بیعت مشغول اند، اعلام می کنند که نمی توانند بر جنازه پیامبر صلی الله علیه و آله که در خانه مجاور مسجد است، حاضر شوند.
امیرمومنان علیه السلام، به تدفین پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول می شوند و بدن پیامبر صلی الله علیه و آله در شب چهارشنبه، دو روز پس از شهادت، به خاک سپرده می شود.
هنوز اطرافیان خلافت و برخی همسران پیامبر صلی الله علیه و آله بر جنازه آن حضرت صلی الله علیه و آله نماز نخوانده اند.
عایشه که اتاق او در گوشه مسجد واقع است، می گوید: به خدا قسم! نفهمیدم پیامبر چه زمانی دفن شد، تا این که در شب چهارشنبه، صدای بیل ها را از حجره پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم!
همانا سقیفه گران، هدف دیگری را دنبال می کنند.
[1]در یکی از همین روزها، حزب حاکم با پرداخت رشوه ای کلان به ابوسفیان، حمایت جناح بنی امیه را به دست می آورد و بدین ترتیب، یکی از قوی ترین رقبای سیاسی خود را به زانو در آورد.