حوادث روز چهارشنبه - دو روز پس از شهادت جمع آوری قرآن
حوادث روز چهارشنبه - دو روز پس از شهادت
جمع آوری قرآن
امیرمومنان علیه السلام اینک به سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله به امر مهم دیگری دست یازیده اند: جمع آوری قرآن.
امروز، اولین روز از ایام جمع آوری قرآن است.
در ایام رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله ، آیات قرآن بر روی پوست حیوانات، سنگ های صاف، استخوان کتف شتر و … نوشته و ثبت می شد. اینک در فقدان نبی صلی الله علیه و آله، پایان ایام نبوت و اتمام نزول قرآن، همه آیات، در یک مجموعه و به شیوه ای خاص، قابل جمع آوری است.
این جمع آوری، بر عهده وصی پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله است.
آن حضرت علیه السلام ، قرآن را بر اساس ترتیب نزول آیات و مشخص کردن مواردی چون: شأن نزول، محکم و متشابه، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ و تفسیر و تأویل هر یک از آیات آن، گرد آوری می کنند.
آغاز تحصّن
در مسجد، همچنان اخذ بیعت برای ابوبکر صورت می گیرد.
گروهی از صحابه، به نشانه اعتراض به غصب خلافت، به خانه حضرت زهرا علیها السلام وارد شده و در آنجا متحصن می شوند.
در روز اول، عده ای مانند زبیر، مقداد و گروهی از انصار به همراه کمی از مهاجران، در این خانه اجتماع کرده اند.
این اولین روز از روزهای سه گانه تحصن است.
اولین هجوم مقدماتی
ابوبکر، به اصرار عمر، قنفذ – پسر عموی عمر – را که به خشونت مشهور است، می فرستد تا امیرمومنان علیه السلام را – که اینک از مراسم تجهیز و تدفین رسول خدا صلی الله علیه و آله فارغ شده اند – برای بیعت فراخواند.
برخی از طرفداران، گرفتن بیعت را در آن شرایط، مناسب نمی دیدند، امّار عمرهمچنان اصرار بر گرفتن بیعت می کند.
قنفذ سه بار مراجعه می کند.
در مرتبه اول بیان می کند: با خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله بیعت کنید که او، شما را می خواند.
در مرحله دوم می گوید: با خلیفه مسلمانان بیعت کنید.
و در سومین مراجعه، ادعا می کند: امیرالمومنین ابوبکر را اجابت کرده و با او بیعت کنید.
پاسخ، در هر سه بار روشن است. اهل بیت علیهم السلام این القاب را مخصوص امیرمومنان علیه السلام می دانند و با ناراحتی هر چه تمام تر او را جواب می گویند.
پس از مراجعه سوم، عمر که قصد ارعاب حاضران را نیز دارد، خطاب به ابوبکر می گوید:
امرخلافت جز با کشتن او به استواری نخواهد رسید.
ابوبکر، زیرکانه او را به آرامش فرا می خواند و به قنفد می گوید بار دیگر مراجعه کند و به امیرمومنان علیه السلام بگوید:
پاسخ ابوبکر را بده.
امیرمومنان علیه السلام در پاسخ می فرمایند:
من به سفارش برادرم رسول خدا صلی الله علیه و آله، مشغول جمع آوری قرآن هستم و از خانه خارج نمی شوم؛ توز نیز به نزد ابوبکر بازگرد.
دومين هجوم ابتدايي
اينک، نوبت عمر است؛ او با اشاره ابوبکر، به همراه قنفذ به خانه اميرمومنان عليه السلام مي آيد.
عمر، از خشونت و اعمال زور سخن به ميان مي آورد.
او حتي اهل خانه را به احراق و آتش زدن تهديد مي کند.
آنان مي دانند که براي اعلان رسمي خلافت، احتياج دارند که بيعت شخص علي بن ابي طالب عليه السلام را به همراه داشته باشند.
در اين ماجرا، اميرمومنان عليه السلام با حضور در آستانه در مي فرمايند:
قسم ياد کرده ام که از خانه خارج نشوم و ردا بر دوش نگيرم، تا آن که قرآن را جمع آوري کنم.
اين سخن، مهاجمان را که شرايط را مناسب نمي بينند، به ظاهر آرام مي کند.
آنان پراکنده مي شوند تا در فرصتي ديگر بازگردند…