مصاحبه با آیت الله العظمی سبحانی مدظله العالی پیرامون شخصیت آیت الله العظمی بروجردی قدس سره مرحوم آیت الله العظمی بروجردی،
معرفي ديگر آيت الله بروجردي قدس سره
(1292-1380 ه-ق)
حوزه: با تشکر از حضرت عالی که قبول زحمت فرمودید، خواهشمنداست، شخصیت علمی و جامعیت مرحوم آیت الله بروجردی را به طور فشرده بیان فرمایید.
استاد: مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، از شخصیت های نادری بود که تاریخ شیعه در شرایط خاصی، نظیر آن را كمتر به خود دیده است.
ما در تاریخ شیعه، نمونه هایی مانند شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی و… داشته ایم که در هر قرنی، در دامن شیعه، نمونه هایی از آنان پرورش یافته اند.
ویژگی این افراد، این است که در عین تبحر در فقه و اصول، نسبت به دیگر علوم اسلامی، از جامعیت هایی برخودار بودند، مثل شیخ مفید در حالی که فقیه بزرگ شیعه بود، یکی از نوادری که پایه های فقه شیعه را با دلایل استوار تحکیم بخشید، در علم کلام و فرق، نمونه عصر خود بود و در مناظره، قهرمانی به شمار می رفت که احدی از مخالفان را یارای مقاومت در برابر او نبود، به حدی در بیان و تقریر و اقامه دلیل، قوی و نیرومند بود که درباره او می گویند: «اگر می خواست، میتوانست ثابت کند که استوانه سنگی از آهن و نقره است».
عین این خصوصیات را در دو شاگرد بزرگ او مرحوم سید مرتضی و شیخ طوسی می یابیم. سید در عین تبحر در فقه، متکلم نامداری بود که کتاب «شافی» او گواه عظمت اوست. در عین هنرمندی در این دو علم، در ادب عربی و تاریخ عرب ، مرد بی تظیری بود و کتاب «الغرر والدرر» او گویای این سخن است.
شیخ طوسی در قلمرو فقاهت، ستاره درخشانی است که در نیمه قرن پنجم، درخشیده و کتابهای النهایة و الخلاف و المبسوط، بر عظمت او گواهی میدهند. در تفسیر، نویسنده کتاب «التبیان» است که عظمت او در این ده قرن محفوظ مانده و کسانی که پس از او تفسیر نوشته اند، از این دریای ژرف، گوهرهایی را به در آورده اند.
همچنین است سخن درباره سیدرضی و شیخ طبرسی و…
ما عین این ویژگی را در مرحوم آیت الله بروجردی می یافتیم.
او در عین ژرف نگری در فقه و احاطه به فروع، استاد بی نظیر حدیث، رجال، درایه و تاریخ بود.
عظمت فقهی او از تعلیقات ارزشمند او بر عروه کاملاً نمایان است.
از نظر احاطه بر اقوال علمای فریقین، در نوع مسائل فقهی ممتاز بود و هنگامی که وی مساله را از بعد تاریخی مطرح می کرد، در آغاز آراء صحابه و تابعان و فقیهان پس از این دو دوره را مشروحاً بیان می کرد، آنگاه به آرای علمای شیعه می پرداخت. تو گویی فقه و تاریخ و ادلّه آن در دست او چون موم نرم است. مرحوم آیت الله بروجردی در عین مهارت در رجال (که بعدا درباره آن سخن خواهیم گفت) در تاریخ اسلام نیز دست توانایی داشت. یک دوره تاریخ اسلام را مطالعه کرده بود و خلاصه هایی را در حفظ داشت. وقتی درباره نماز در اماکن چهارگانه (مسجدالحرام مسجدالنبی، مسجد کوفه و حائر شریف) بحث می کرد، درباره حد حائر و سرگذشت غم انگیز این مرقد شریف، در دوران خلفای عباسی به صورت مشروح، سخن می گفت. او نه تنها در تاریخ عمومی اسلامی آگاهی کافی داشت، بلکه در تاریخ علم کلام، تاریخ حدیث و تاریخ فقه، کامل مسلط بوده. هرگاه سخن از این مقوله ها پیش می آمد، مطلب را به صورت روشن بيان ميكرد. اطلاعات مرحوم آيت الله بروجردي در ميان فقهاي بزرگ پس از مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانی، کم نظیر بود. حتی مرحوم امام راحل، روزی بر این نکته تصریح کرد. در علم اصول، که گاهی سخن به مناسبتی به مسائل عقلی کشیده میشد، به صورت استادانه در آن باره سخن می گفت.
به خاطر دارم: به هنگام بحث از امکان تعبد به ظن، درباره اقسام امکان، از قبیل امکام ماهوی، امکان استعدادی و غیره به تفصیل سخن گفت و ابیاتی از منظومه را با آن لهجه شیرین خود، از حفظ خواند.
از نظر تسلط بر قواعد عربی و اشتقاق کلمات فرد توانائی بود. پیوسته خواهان آن بود که صحیح بخواند و صحیح بنویسد و اگر هم روزی کسی او را متوجه لغزش و اشتباهی در تلفظ می کرد، فوق العاده خوشحال می شد و از او تقدیر می نمود.
از باب نمونه: در بحث اوقات صلاة مغرب ، فقها می گویند باید حمرة مشرقیه از قمة الرأس بگذرد. ایشان این لفظ را به ضم قاف خوانده و فردای آن روز، به تصحیح آن پرداخت و فرمود برخی از فضلا تذکر داده اند که به کسر قاف است.
در بحث قبله، مطرح شد که ستاره جدی در برخی از سرزمینها، نشانه قبله به شمار می رود. ایشان نام این ستاره را به ضم جیم (جدی) تلفظ کرد.
مرحوم شیخ علی اکبر ادیب اهری، یادآور شد تلفظ صحیح آن به فتح جیم است: (جَدی) ایشان فوق العاده از او تشکر کرد.
دو نامه عربی از مرحوم آیت الله بروجردی در مجله «رسالة الاسلام» دارالتقریب قاهره منتشر شده است. هر دو حاکی از تسلط او بر انشای صحیح عربی، آن هم تا حدی به صورت امروزی آن است. (اگر فرصت باشد، متون این دو نامه را در اختیار می گذارم که آقایان منتشر کنند) حتی مقدمه ناتمامی که بر جامع احادیث الشیعه نوشته اند، خود بیانگر همین معناست.
شخصیت علمی و فکری و ذهنی مرحوم آیت الله بروجردی را سه چیز تشکیل می داد:
1 .خوش فهمی
2. حافظه قوی و نیرومند
3. قدرت تحلیل
نوع افراد، یکی از دو ویژگی نخستین را دارند و جمع میان آن دو نیز فراوان است، ولی انسان که میان هر سه ویژگی جمع کند، کمیاب است. در حقیقت مبتکران و موسسان علوم، بیشتر از این سه ویژگی برخوردار بوده اند.
حوزه: از حضرت عالی خواهشمندیم که بفرمایید خدمات علمی او، در زمان مرجعیتّ به حوزه های علمیه تا چه پایه بوده است؟
استاد: خدمات حضرت آیت الله بروجردی به حوزه، عبارتنداز:
ترویج فقه تطبیقی
درباره خدمات علمی ایشان به حوزه، همین بس که تحولی عمیق در نوع تدریس و تحقیق در حوزه پدید آورد. روزی که ایشان وارد حوزه علمیه قم شد، از عمر این حوزه بیست و چهار سال می گذشت. قبل از ورود ایشان به حوزه شیوه تدریس، بیشتر بر تفکر و تعمق استوار بود و از تتبع و جستجو دراقوال پیشنیان و نظریات قدما در فقه، چندان اثری دیده نمی شد.
تدریس فقه در حدود «جواهر»، «حدائق»، «ریاض» و احیانا «جامع المقاصد» خلاصه می شد. آقایان فقهاء به همان روشی که مرحوم شیخ انصاری در «متاجر» پایه گذاری کرده بود، عمل می کردند.
نخستین کار مرحوم آیت الله بروجردی این بود که: با حفظ تعمق و تفکر، تتبع دراقوال فقها گذشته اعم از سنی و شیعه را نیز بر آن افزود.
او معتقد بود که روایات شیعه نیز بسان آیات قرآن، برای خود، شان نزولی دارند و آگاهی از شان نزول روایات، مایه روشن شدن مفاهیم روایات اهل بیت است. این شان نزول ها را می توان در اقوال صحابه و تابعان و فقیهان بعد از آنان یافت؛ و با آگاهی از این ها به رموز نهفته در روایات ائمه اهل بیت پی برد. فقه شیعه باید همراه با آگاهی از نظریات و افکار دیگران باشد. فقه از حالت اختصاصی به فقه تطبیقی و مقارن تبدیل شود. در همین راستا باید فقیه بر آرای گذشتگان، اعم از فقهای اهل سنت و شیعه، رجوع کند و مساله را مطرح سازد. با چنین روشی توانست از کتب فقهای قدیم، ترویج بیشتری کند و آنها را مطرح سازد. حتی بر اثر این روش، کتاب مفتاح الکرامه، نوشته سیدجواد عاملی که در گوشه کتابخانه ها مانده بود، بار دیگر به صحنه بحث و مطالعه بازگشت. روش تدریس فقه «روش تطبیقی» شد و برای همین منظور کتاب «خلاف» شیخ را که به زحمت آن را گردآورده بود، منتشر ساخت و از مبسوط و «تذکره» علامه که همگی در فقه مقارن هستند، بیش از حد تقدیر می کرد.
اهتمام به گرد آوري احاديث به شكل نوين
همگی می دانیم که سنت پیامبر(ص ) دومین رکن استنباط است و احادیث ائمه اهل بیت عليهم السلام بیانگر سنت او هستند.
علم حدیث، یکی از علوم بزرگ اسلامی بود که سالیان درازی برای خود استاد و تلمیذی داشت، ولی به مرور زمان این علم، فروغ و عظمت خود را از دست داد و علماء و فقیهان، به جای آموزش حدیث از اساتید، از طریق قرائت استاد بر شاگرد، یا قرائت شاگرد بر استاد، تنها به مراجعه به کتب حدیث اکتفا کردند. بر اثر این بی توجهی، ضبط کلمات و اسانید با اشکالاتی روبرو شده بود. یکی از کارهای مرحوم آیت الله بروجردی، توجه دادن فضلای حوزه، به حدیث از نظر متن و از نظر سند بود. برای همین منظور گروهی را به گردآوری احادیث شیعه، به صورت نو دعوت کرد. در سایه نگارش این کتاب، محدثانی را پرورش داد که هم اکنون، از وجود آنان در حوزه بهره کامل برده می شود.
ابتکار در علم رجال
استنباط هر حکمی از احکام الهی از طریق حدیث، در گرو این است که حدیث از نظر «دلالت» کامل باشد؛ و «سند» آن نیز مطابق ضوابط علم درایه «حجت» باشد.
قسمت دوم، که شناخت راویان حدیث است، تا عصر مرحوم آیت الله بروجردی جنبه تقلیدی داشت، یعنی یک مجتهد در شناخت راویان ثقه از غیر ثقه، به متخصصان مراجعه می کرد و احوال راویان را از آنان می پرسید؛ مثلا نجاشی، یکی از رجالیون بزرگ شیعه می گوید:
«عبدالله بن سنان ، ثقه و محمد بن سنان ضعیف است»
او به همین مقداراکتفا می کرد، ولی مرحوم آیت الله بروجردی با شیوه خاص خود که پیش از او تنها در نوشته مرحوم مولف «جامع الرواة» دیده می شود، این مساله را از حالت تقلیدی، به صورت اجتهادی در آورد.
او با نگارش دو دوره کتاب، این مساله را عملی ساخت:
1. تجرید اسانید کتب اربعه
2. طبقات راویان شیعه
در کتاب نخست، توانست اعتبار علمی یک راوی را در علم حدیث، به دست آورد و درباره آن قضاوت کند و این سنجش را در اختیار دیگران بگذارد.
وقتی انسان با مراجعه به چنین کتابی، دریافت که این ابی عمیر، از 400 محدث نقل روایت کرده و ده ها محدث نیز از او نقل حدیث کرده اند و یا صفوان بن یحیی از 140 شیخ نقل روایت کرده و آنگاه قسمتی از روایات آنان را از نظر ضبط و حسن نقل، مورد بررسی قرار داد، قهرا مقام علمی آنان کامل به دست می آید که این دو نفر، متخصص حدیث و استاد فن بوده اند و هرگز نمی توان، او را با کسی که یک روایت از یک شیخ بیشتر نقل نکرده برابر نهاد.
هرگاه بر تعداد مشایخ، تعداد تلامیذ را نیز بیفزایم و در میان آنان شخصیت های برجسته ای به چشم بخورد که از او نقل حدیث نموده باشند، خود این بر وثاقت استاد گواهی می دهد و چنین استنباطی، بدون احراز وثاقت طرف امکان پذیر نیست.
مرحوم آیت الله بروجردی، در کتاب «تجرید اسانید کتب اربعه» توانسته است با این روشن، میزان ارزش علمی، وثاقت و موقعیت هر راوی را در علم حدیث، از نظر قلت و کثرت شیخ و تلمیذ و اتقان و اضطراب روایت، کامل روشن سازد.
وی از این راه، به نگارش کتاب دیگری به نام «طبقات الرجال» موفق گردید. با طبقه بندی رجال احادیث شیعه، در عصر حضور و تا حدی در عصر غیبت، توانست حلقه های رجال را در اعصار مختلف، به دست آورد و به افتادگی های برخی از اسناد پی ببرد. در حالی که بدون شناخت طبقات، آگاهی از این نقیصه، به آسانی امکان پذیر نبود زیرا وقتی طبقات برای ما روشن شد. در می یابیم که مثلا طبقه سوم از طبقه اول نمی تواند حدیث فرا گرفته باشد، از این رو، در سند نامی از طبقه دوم وجود داشته که در استنساخ از قلم افتاده است.
او نه تنها از این طریق، نقایص سند را از نظر حذف و سقط و یا قلب (جا به جا شدن ترتیب و طبقه) جبران کرد، بلکه توانست بسیاری از مبهمات اسناد را مانند احمد بن محمد یا محمد بن اسماعیل که میان افراد زیادی مشترک هستند، روشن سازد، این خود یکی از مشکلات فقه، در مساله استنباط از احادیث بود. چه بسا در اسناد اسامی مشترک مانع از جزم به صحت روایت می شد، زیرا محمد بن اسماعیل، مشترک بین ثقه و غیرثقه است لذا از طریق شناخت استاد و تلمیذ، می توان موقعیت این گونه راویان را به دست آورد.
البته این دو دوره آثار مرحوم آیت الله بروجردی، به دستیاری و کوشش شبانه روزی مرحوم حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج میرزا حسن نوری (قدس سره) آماده انتشار گردیده و هم اکنون انتشارات آستان قدس رضوی، مقدمات چاپ آن را فراهم ساخته است. با انتشار این دو دوره، تحول عظیمی در شناخت راویان شیعه به وجود خواهد آمد.
حوزه: آیت الله بروجردی، این روش را از کسی آموخته بود يا خود مبدع آن بود؟
استاد: ابتکار و نوآوری مرحوم آیت الله بروجردی جای انکار ندارد، ولی ایشان در دوران تحصیل خود در نجف اشرف (1328-1318) علم درایه و رجال و حدیث را از مرحوم آیت الله شریعت اصفهانی آموخته بود و پس از مرحوم محقق خراسانی (1329-1255) دومین استاد وی مرحوم شریعت اصفهانی بود.
مرحوم شریعت (1339-1266) از اعجوبه های روزگار در فقه و رجال و حدیث بود. در تتبع و احاطه بی نظیر به شمار می رفت. آثار باقیمانده از او بر تتبع و احاطه او گواهی می دهد. یکی از آثار خطی ایشان، که نسخه ای از آن نزد این جانب است « القول الصراح فی نقد الصحاح الجامع» نام دارد. این اثر بر احاطه او به دو صحاح و مسانید عامه گواهي مي دهد. اين كتاب سال 1422 در موسسه امام صادق عليه السلام تحقيق و منتشر شده است.
مرحوم آیت الله بروجردی، زیر دست چنین استادی پرورش یافته و طبعا اراشد او در این ابتکار
موثر بوده است.
گشودن درهای غرب به روی حوزه
از دیگر خدمت های آیه الله بروجردی به حوزه علمیه قم، این بود که ایشان با طرح تفکر شیعه در غرب، به حوزه های علمیه یک دید جهانی داد، زیرا اولین کسی بود که توانست با پول سهم امام و کمک تجار، مسجدی را در هامبورگ در کنار دریاچه آلستر ایجاد کند. در آن زمان ایجاد چنین مسجدی از طرف مرجع شیعیان، در غرب برای معرفی اسلام و شیعه بی سابقه بود. غربیها پیش از آن شناخت چندانی از شیعه نداشتند، زیرا آنان اگر اسلام را می شناختند، یا از طریق اهل سنت بود که نوع مروج آن مصريها بودند و یا از طریق قادیانی های هند، که در غرب، فعال بودند. اولین شخصی که از طرف آیت الله بروجردی، برای تبلیغ به مسجد هامبورگ اعزام شد، مرحوم محمدی گلپایگانی بود. (پدر آقاي محمدی گلپایگانی که در خدمت حضرت آیه الله خامنه ای است) بعد از ایشان، مرحوم آقای محققی، شهید بهشتی و… رفتند.
آیت الله بروجردی ، با این عمل خویش به حوزویان فهماند که مسؤولیت ما تنها در محدوده حوزه و ایران نیست، بلکه ما باید برای آن سوی مرزها هم برنامه داشته باشیم و کار کنیم.
حوزه: حضرت آیت الله بروجردی، خدمات اجتماعی بسیاری داشته اند، لطفا خلاصه ای از آن را بیان کنید.
استاد: یکی از خدمات اجتماعی مرحوم آیت الله بروجردی، اهتمام به وحدت مسلمین بود. مقصود او از وحدت، ذوب کردن فرقه ای در فرقه ای دیگر نبود، بلکه هدف این بود که با بیان مشترکات میان دو گروه اسلامی، خوشبینی شدیدی در میان هر دو گروه به وجود آورد، تا همگی به سوی هدف مشترکی گام بردارند.
ابزار او برای این تقریب، این بود که مساله ثقلین و مرجعیت اهل بیت، در مسائل علمی و اسلامی مطرح شود و با دلایل کافی روشن گردد که: پس از پیامبر گرامی و تا روز رستاخیر، اهل بیت پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلّم) رهبری فکری مسلمانان را در اختیار دارند.
به دیگر سخن، اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) دارای دو شان بودند:
1. مساله خلافت و رهبری سیاسی.
2. مرجعیت فکری و علمی.
اگر در مساله نخست اختلافی هست و زمان آن نیز سپری شده است، ولی مساله دوم به قوت خود باقی است و مسلمانان جهان پس از کتاب خد، سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم را نیز از همین مجرا به دست آورند.
در حقیقت « تقریب»، برای او یک نوع ایده و آرزو بود و هرگز جنبه تاکتیکی نداشت.
خلاصه: ایشان به مساله تقریب بسیار توجه داشت و از مروجین فکر تقریب بود، حتی در لحظات آخر عمر (پس از آن که به وسیله تنفس منصوعي برای چند لحظه ای به هوش آمد) پرسيد:
آیا شیخ محمدتقی قمی عازم مصر شده يا نه؟
طرح این تفکر در حوزه، آن هم در سطح مرجعیت، از خدمات مهم آیت الله بروجردی است.
یکی از خدمات آیت الله بروجردی، بناهای عظیم و استواری است که از خود به یادگار نهاد، از جمله: مسجداعظم و نوسازی مدرسه خان و مدرسه باختران.
نمونه دیگر از خدمات اجتماعی ایشان، این بود که: تا روح در بدن داشت، هیبت و عظمت او مانع از آن بود که در ایران دست به ویرانگری های اقتصادی، فرهنگی و دینی به نام اصلاحات بزنند، لذا وقتی در گذشت بلافاصله بلندگوهای نظام اعلام کردند: «موانع از سر راه اصلاحات برداشته شده به همین زودی، برنامه اصلاحات آغاز خواهد شد».
حوزه: حضرت آیت الله بروجردی، نسبت به عقاید باطله، حساسیت فوق العاده ای داشتند، لطفا دراین باره توضیح دهید.
استاد: آیت الله بروجردی ، به خاطر همین شدت علاقه ای که به وحدت مسلمانان داشته، نسبت به فرقه های باطل، که هیچ گونه اصالتی ندارند و در راه تفرقه بین مسلمانان تلاش می کنند بسیار حساس بود. مانند بهائیت و… ایشان در سال 1335 مبارزه پی گیر خود را با بهائیت شروع نمود. جناب آقای فلسفی، به دستور ایشان، یک ماه رمضان، از طریق رادیو، به نقد عقائد و اندیشه های بهائیان پرداخت.
مرحوم حضرت امام هم مرتب به آیت الله بروجردی، در تماس بود تا مبارزه با بهائیت ادامه یابد. البته بعد موانعی پیش آمد که آیت الله بروجردی، نتوانست به مبارزات خویش ادامه دهد.
ایشان در همین راستا، با تصوف نیز مخالفت می کرد و نسبت به این فرقه شدیداً حساس بود؛ البته تصوفي كه محور خانقاه دور ميزد، و وسيلة فرار از واجبات شرعي و اخلاقي است، در حالی که عرفان قرآنی و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را از صمیم قلب می پذیرفت.
حوزه: چه کسانی بیش از همه برای ماندن آیت الله العظمی بروجردی درقم، فعالیت می کردند؟
استاد: برای آمدن آیت الله بروجردی و ماندن ایشان در قم کسی که از همه بیشتر تلاش می کرد، حضرت امام، رحمه الله علیه، بود. اصرارامام هم، ناشی از شناختی بود که ایشان از شخصیت آقای بروجردی داشتند، ایشان نقل می کردند:
«سال 23 که نجف بودم و هنوز آقای سیدابوالحسن اصفهانی هم زنده بود، در جلسه ای که عده ای از فضلای نجف شرکت داشتند به آنان گفتم:
ایرانیان شما آقایان را نمی شناسند. شما باید برای بعداز آقا سیدابوالحسن، کسی را دعوت کنید که ایرانیان او را بشناسند، تا حوزه نجف را حفظ کند و گرنه از هم می پاشد.
گفتند: مثلا چه کسی؟
گفتم : آیت الله بروجردی.
این حرف من، آن وقت، برای آنان تلخ آمد، لکن پس از مرحوم سید، معلوم شد در نجف کسی که ایرانیان او را بشناسند، نیست، تا نجف و حوزه آن حفظ کند».
بنابراین، حضرت امام، رحمه الله علیه، نسبت به آقای بروجردی، از قبل شناخت داشت. روی همین حساب، زیاد فعالیت می کرد که ایشان به قم بیایند و ماندگار شوند. حتی نامه باامضاء، جمع می کرد و وقتی آقای بروجردی در بیمارستان فیروزآبادی بستری بود، برای ایشان می فرستاد. بعد هم که ایشان به قم آمدند، امام با ایشان رابطه داشتند و درس ایشان می رفتند هم فقه و هم اصول امام، درس آیت الله بروجردی را مرتب می نوشتند. یک وقت تقریرات درس اصول ایشان را دیدم و خواستم آن نوشته ها را برای ایشان جلد کنم که نپذیرفت.
حوزه: از ویژگی های اخلاقی ایشان اگر مطلبی دارید بیان کنید؟
استاد: مرحوم آیت الله بروجردی، ویژگی های اخلاقی بسیاری داشت که من چند نمونه را برای شما نقل می کنم.
دوری از تظاهر
از خصوصیات اخلاقی ایشان این بود که: تظاهر به تقدس نمی کرد. یک بار ندیدم ایشان در جلسه ای بنشیند و تسبیح در دست بگیرد و ذکر بگوید. امام هم چنین بود، تظاهر نداشت.
البته مقصود این نیست که: هر کس تسبیح در دست می گیرد و ذکر می گوید تظاهر به مقدسی می کند زیرا ممکن است، خالصانه باشد.
اخلاق اجتماعی
ايشان در رعایت ادب فوق العاده بود، من این را با یک واسطه از حضرت امام نقل میکنم که امام فرموده بود:
آقای بروجردی به منزل ما تشریف آورده بودند، خدمت ایشان پرتقال آوردیم. ایشان پرتقال را خوردند و هسته های آن را در دست خود نگه داشتند و کنار بشقاب نگذاشتند که مبادا کسی ببیند و بدش بیاید.
این تعبیر معروف که می گویند در سه چیزاحتیاط لازم است اموال، نفوس، و فروج. ایشان تأدباً می گفت: اموال، نفوس و غیرها.
ترس از خدا
از دیگر ویژگیهای ایشان، ترس از خدا بود. هر وقت اسم معاد و لقاءالله را می برد گریه می کرد. در همان موعظه هایی که سر درس داشتند (این هم از سنتهای حسنه ایشان است) بارها می شد که اشک در چشمانش حلقه می زد.
توسل به اهل بیت عليهم السلام
توسل ایشان نسبت به اهل بیت، بسیار قوی بود. داستانی است که حتما شنیده اید، ولی من آن را با دو واسطه برای شما نقل می کنم:
مرحوم آقای مفتح از قول مرحوم آيت الله كمال وند برای ما نقل می کردند :«آیت الله بروجردی چشم درد شدید داشتند. درایام محروم، يک روز که سینه زنهای آغشته به گل به منزل ایشان می آیند. آیت الله بروجردی، تیمناً، مقداری از آن گلها را برداشته و بر چشم خود ماليدند. چشمشان شفا يافت، به طوری که تا آخر عمر هم، نیاز به عینک پیدا نکرد و کتابهای خط ریز را به خوبی مطالعه می کرد».
خلاصه : مرحوم آیت الله بروجردی، به تنهایی يك امت بود به تعبیر قرآن، درباره ابراهیم:
«ان ابراهیم کان امةقانتاً لله»
ابراهیموار امتی بود و آثار مثبت و فراوانی از خود به یادگار گذاشت.
درگذشت او درگذشت يك فرد نبود، بلکه درگذشت امتی بود، به حق، مصداق آیه ( اولم یروااناالارض ننقصها من اطرافها) بود که دراحادیث اسلامی، به درگذشت عالم تفسیر شده است. ما این ضایعه بزرگ را حتی پس از گذشت 44 سال، بزرگ می شماریم و می گوییم:
از شمار دو چشم یک تن کم *** واز شمار خرد، هزاران بیش
***
تذكر: از آنجا كه استاد محترم، مرحوم آيت الله بروجردي حق عظيمي بر نگارنده داشت، دربارة معرفي ايشان دو مقاله عرضه گرديد. مقالة نخست اقتباس از مقالاتي است از مجلة «مكتب اسلام» كه خود اينجانب نيز عضو هيئت تحريريه آن است، ولي مقالة دوم به قلم خود اينجانب است.
منبع: كتاب سيماي فرزانگان جلد هشتم، تاليف استاد جعفر سبحاني، مقاله 14، ص150