مصاحبه اعزاي كنگره احمدبن اسحاق اشعری قمی "ره" با حضرت آيت الله علوي بروجردي مدظله العالي تجليل از احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه ،
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
سپاس گزارم از اينكه همت كرديد و نسبت به شخصيتهايي كه تقريباً حق حيات به گردن شيعه دارند توجه مينماييد؛ خصوصاً نقش شخصيتهاي قم كه متأسفانه كمتر به آن پرداخته شده است.
حضور اشعريين در قم
….اين خاندان انصافاً كساني بودند كه علي رغم فشارها و گرفتاريها، اين مذهب و اين مكتب را حفظ كردند، در آن زمان حتي حكامي را هم كه به قم ميفرستاند، توجه داشتند كه قم وضعيت خاصي دارد؛ بنابراين حكامي ميفرستادند كه خبير و پخته باشند و جلوي اقدامات امثال خاندان اشعري را بگيرند، به هر حال اين بزرگواران در ارشاد مردم و در پرداختن به امور، خيلي آزاد نبودند، اما آنان با تبحر و پخته بودند و با سياست عمل ميكردند… .
نمونه كامل چنين افرادي جناب احمد بن اسحاق رحمة الله عليه است، يك جهت اهميت ايشان همين حضور داشتن در قم بوده و تعبيراتي است كه نشان ميدهد ايشان به عنوان وكيل
حضرت عسگري عليه السلام، بودهاند، همچنين درباره وكالت احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه هم تعابيري موجود است… به هر حال درباره چنين افرادي همان قول معروف؛
«السلمان منّا اهل البيت» صادق است… .
مقام و شأن احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه
مطلب دوم، مقام و شأني است كه احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه به خصوص حضرت عسگري عليه السلام دارد، البته گاهي از اوقات ، مثلاً چيزهاي خاصي حضرت هادي عليه السلام با ايشان در ميان ميگذارد و بحث ميشود، رواياتي از ايشان وجود دارد و شما هم زحمت كشيديد و به مسند تبديل كرديد و كار بسيار زيبايي است، نكته ديگر اينكه در اين ميان گفتوگوهايي است كه صورت ميگيرد كه نوعا ًدر مسائل اعتقادي بوده و شبهاتي را كه مطرح ميشده با ائمه عليه السلام و به خصوص امام حسن عسگري عليه السلام در ميان ميگذاشتند، مسئله ديگر، جايگاه حديثي و طبقة حديثي ايشان است كه متأسفانه آنطور كه بايد و شايد در رجال به احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه بها داده نشده، با اينكه تعبيرات بسيار فوق العادهاي درباره ايشان نسبت به بعضي مشايخ ديگر داريم، اما در عين حال كه اسم ايشان ذكر شده، ولي خيلي راحت از كنار ايشان گذشتهاند و به شأني كه اين بزرگوار داشتهاند توجه نشده است… .
شخصيت رجالي احمد بن اسحاق رحمة الله عليه
جناب احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه شخصيتي است كه از نظر بزرگان رجالي يا به قول فني داراي تشخيصي است كه از طرف ارباب رجال ما نياز به وثاقت ندارد، زيرا رسول و فرستاده حضرت مثل احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه را براي ما توثيق ميكند و اين مسئله در مورد كمتر افرادي نظير ايشان ممكن است كه پيدا بشود، لذا اين شخصيت از نظر رجالي نيازي به توثيق ديگران ندارد، البته بزرگان رجال نسبت به ايشان خيلي مطلب دارند، اما خوب به آن پرداخته نشده است بنابراين ايشان نزد ائمه عليه السلام شخصيتي داشتند و نحوهي تكلم او با حضرت عسگري عليه السلام و نحوهي پذيرفتنش نزد آن حضرت به گونهاي است كه نه تنها فقط به عنوان يك شيعهاي كه خدمت حضرت ميرسد، و نه به عنوان يكي از بزرگان شيعه كه ميآيد، بلكه به عنوان كارگردان امور بزرگ به او نگريسته ميشود… .
اثبات وجود امام زمان عليه السلام….
نكتة ديگري كه بر جلالت قدرت ايشان دلالت ميكند اين است كه ايشان خدمت حضرت حجت عجل الله تعالي فرجه الشريف رسيدهاند، اما اين به تنهايي مهم نيست، زيرا خيليها حضرت را ديدند و بعداً هم ديدند، اما دربارة ايشان اولاً حضرت عسگري عليه السلام ميآيد و فرزند بزرگوارشان را به او نشان ميدهد و معرفي ميكند كه اين مسئله در اثبات وجود امامت حضرت حجت عليه السلام براي شيعه خيلي نقش داشت… احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه در معرفي حضرت حجت عليه السلام نيز نقش داشته؛ يعني صريحاً همه جا ميگفت كه من آن حضرت را ديدهام.
پل ارتباطي محدثين
جهت ديگر كه در احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه است اينكه به قول مرحوم آيت الله بروجردي، محدثيني كه بعد از ائمه عليه السلام هم حيات داشتند، بين فقها و كساني كه روايات را جمع آوري و تدوين كردند به نوعي پل ارتباطي به شمار ميآمدند… يكي از شئون احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه همين واسطه بودن در انتقال مواريث امامت به طبقهاي است كه اين علوم و مواريث را تدوين كردند و يا فقهايي كه در مقام كتابت و فتوا برآمدند… .
نقش كليدي احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه
شخصيت جناب احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه ، هم از آن حيثيتي كه نزد ائمه عليهم السلام داشته، و هم از نظر حيثيتي كه نزد قميها و شيعه داشته بيانگر نقش كليدي او در اثبات تولد و وجود حضرت حجت عجل الله تعالي شريف است، اين موضوع منهاي جهاتي فني است كه او در روايات و حديث دارد… اگر درباره احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه تكيه بيشتري كنيم، ميتوانيم نسبت به كساني كه ايشان از آنها روايت نقل ميكند، نوعي حالت وثاقت و اعتماد به دست آوريم؛ به بيان ديگر، يك وقت بنده روايتي را نقل ميكنم، يا ميخواهم درس بگويم و صحبت كنم يا نظر بدهم، يا چند روايت مسند را پيدا كنم، اما احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه كسي است كه براي خودش وظيفهاي قائل است و براي حفظ و ادامه اين مكتب ميكوشد، حال چنين شخصي روايتي از كسي نقل كند، آيا ممكن است از كسي كه ضعيف باشد يا كسي كه احتمال جعل در مورد او وجود داشته باشد روايت نقل كند… .
اطاعت كامل
مطلب ديگري كه از ايشان وجود دارد، زندگي جناب احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه است كه بايد به آن پرداخته شود؛ به اين عنوان كه وظيفه يك روحاني و يك مرجع، در حفظ و بقاي اساس دين و مذهب چيست؟ احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه در اين باره يك نمونه عملي است؛ اول اينكه چون نسبت به حضرت عسگري عليه السلام خيلي نزديك بوده و رفت و آمد داشته، اگر برخوردها و رفتارهايش را ببينيد، متوجه ميشويد كه تعبد محض است… از طرفي فرق نميكند كه اين امام، حضرت عسگري عليه السلام باشد يا حجت ابن الحسن عجل الله تعالي الشريف سه ساله، اين تعبد را در آنجا هم دارد. به هر صورت، ما نيز داريم كه زندگي اين افراد را كاملاً ترسيم كنيم، حتي براي يادگيري امثال خودمان كه چگونه ميخواهيم اين مذهب را حفظ كنيم، امروز ما با مشكلاتي درگير هستيم و ميتوانيم از زندگي و روش اين بزرگان الگو برداري كنيم، بزرگداشت امثال احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه اين نيست كه شما فقط نام ايشان را زنده كنيد، بلكه در واقع نوعي سرمايه گذاري براي خودمان است ما از اين كنگرهها ميخواهيم ثروتي بهدست بياوريم تا براي ادامه كار خودمان از آن استفاده بكنيم.
احمد ابن اسحاق؛ «وجه الطائفه»
احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه شخصيتي است كه انصافاً ظلم است كه اگر كسي فقط به چشم يك راوي به او نگاه كند، آنوقت هم كه بنده رجالي هستم شانهام را بالا بيندازم كه او تنصيص توثيق داشته يا نداشته؟ و سپس بيايم بگوييم كه احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه تنصيص بر وثاقت دارد، بلكه شأن او بسيار بالاتر است. حتي نسبت به ايشان نميشود «وجوه الطائفه » گفت، بلكه بايد گفت: «وجه الطائفه »؛ لذا او مايه عزت شيعه در آن زمان است، اين وظيفه شناسي و تعبد ايشان، و رسيدن به كار مردم، مسائلي نيست كه خود ايشان بيايد و ذكر كند چون اين گونه موارد در ميان راويان معمول نيست و نبوده و سيره ما هم متعرض آن نشدهاند كه مثلا فلان شيعه كه پيش امام آمده و احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه كه ميخواسته به حضرت عسگري عليه السلام وجوهات بدهد يا مسئلهاي داشته، چه كرده است، اما كسي كه نزد مردم اينهمه محترم باشد و آن گونه نزد امام عليه السلام امين باشد،طبعاً معلوم ميشود كه در همه شئون زندگي مردم به عنوان مرجع بوده… ما بايد خيلي چيزها را از امثال احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه عليه بياموزيم و شرطش هم اول اين است كه احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه را بشناسيم. هنري كه شما به خرج داديد اين است كه داريد در اين راه تلاش ميكنيدو قطعاً تلاشهاي شما مرضي حضرت حجت ابن الحسن عجل الله تعالي فرجه الشريف است، زيرا ايشان عنايات و اعتماد خاصي به احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه داشتهاند و تجليل از احمد ابن اسحاق رحمة الله عليه ، تجليل از شأن امامت است.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته