گزیده ناگفته هایی از حقایق عاشورا ،مرگ معاویه و نامه یزید به ولید، والی مدینه
مرگ معاویه و نامه یزید به ولید، والی مدینه
مرگ معاویه فرا رسید و یزید بر تخت حکومت نشست. وى نخست در نامه اى به ولید بن عتبه، والى مدینه این گونه نوشت: از عموم مردم و شخصیت ها براى من بیعت بگیر به خصوص از عبداللّه بن زبیر و حسین بن على.
وى به پیوست این نامه، یادداشت بسیار کوچکى به ولید ارسال مى کند. آن یادداشت کوچک چه بوده است؟ مضمون آن از گفتار و رفتار ولید بن عتبه معلوم مى شود.
ولید، امام حسین علیه السلام را طلبید و براى یزید تقاضاى بیعت کرد، حضرت در پاسخ فرمودند: مهلتى ده تا قدرى فکر کنم.
ولید نیز به حضرت گفت: برو در پناه خدا، برو به سلامت.1
امام حسین علیه السلام نیز به سلامت از نزد ولید خارج شدند.
مروان بى آنکه جایگاه و سمتى رسمى داشته باشد، در آن جلسه حضور داشت. وى به ولید گفت: من به تو گفتم او را در همین جا بکش! چرا انجام ندادى؟
ولید در پاسخ گفت: إنّ ذاک لدمٌ مَصُون;
این خونى است که دستور دارم از آن محافظت کنم.2
نکته مهم در این نقل، نوع برخورد ولید است. با تأمل در رفتار ولید با امام حسین علیه السلام و از طرفى، اندیشه درباره سخن مروان، روشن مى شود که اگر مروان در آن زمان والى مدینه بود حضرت را به قتل مى رساند و آن گاه چه مشکلات فراوانى دامن گیر حکومت یزید مى شد. از این رو به سرّ عزل مروان پى مى بریم، علاوه بر این معلوم مى شود که بین رفتار ولید بن عتبه و وصیّت معاویه به یزید در رویارویى با امام حسین علیه السلام و ابن زبیر هم آهنگى وجود داشته است. معاویه به یزید وصیّت کرد: هر جا عبداللّه بن زبیر را پیدا کردى، او را تکه تکه کن.3 و هر جا به سیدالشهداء علیه السلام دست یافتى با او مدارا کن.
لذاست که مى بینیم، وقتى عبداللّه بن زبیر شبانه و از بى راهه، مدینه را به سوى مکّه ترک کرد، ولید بن عتبه لشگرى براى دست گیرى او فرستاد; در حالى که وقتى خبر حرکت امام حسین علیه السلام را از مدینه به مکّه به او دادند، ولید در مورد آن حضرت چنین عملى انجام نداد، بلکه گفت «الحمد للّه»!4
مهم ترین و جالب ترین نکته اى که در برخورد ولید با امام حسین علیه السلام به چشم مى خورد، آن است که وقتى ولید، امام حسین را احضار کرد و بعد به ایشان گفت: «برو به سلامت» به آن جناب رو کرد و گفت: «اگر بدانى که پس از این از دیگران چه خواهى دید، به همین اندازه که اکنون از من بدت مى آید، مرا دوست خواهى داشت».5
1 . البدایة والنهایه: 8 / 157.
2 . سیر اعلام النبلاء: 3 / 295.
3 . تاریخ طبرى: 4 / 238.
4 . الارشاد: 2 / 34.
5 . انساب الاشراف: 3 / 157.
کتب و تألیفات کتاب های اعتقادی گزیده ناگفته هایی از حقایق عاشورا