عارفان و علمای مذهبی لُر •
عارفان و علمای مذهبی لُر
• شیخ محمد نبی (بن احمد) تویسرکانی
• آیة الله شیخ حسینعلی تویسرکانی
• آیتالله محمدباقر محسنى ملایرى
• شاه خوشین لرستانی
• آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی
• آیت الله روح الله کمالوند خرم آبادی
• آیت الله میرزا محمد صالح لرستانی
• آیت الله شیخ عبدالرحمن لرستانی
*آیت الله ملک حسینی
*شیخ عبدالله نجفی بختیاری
شیخ عبدالله نجفی بختیاری معروف به « شیخ پیاده » ، در اصل نامش سیف الله بود. وی در خانواده ای ثروتمند چشم به جهان گشود. پدرش اسدالله خان از خوانین بختیاری بود. وی ازهمان کودکی روحش لطیف و سرشتش نیکو بود.. به خاندان عصمت و طهارت علاقه و ارادت زیادی داشت. زندگی او با زندگی خان زادگان سازگاری نداشت به همین دلیل ، روش زندگی او اعتراض خان زادگان را در پی داشت.شیخ زاهد ، عارف و عابد آنچه از مال دنیا داشت و یا از پدرش به ارث برده بود ، در راه خدا انفاق کرد و بخشید و دست از مال دنیا شست و از ریاست بر ایل و مردم دل کند و رهسپار عتبات عالیات شد. شیخ عبدالله ، زاهدی عارف بود که فضایل بسیاری داشت از جمله:1 - ارادت و محبت به اهل بیت خصوصا” حضرت علی (ع):نقل می کنند ، در عنفوان جوانی ارتباطش با روحانیت به ویژه با سید جوانی سبب شد تا شیفته اهل بیت علیهم السلام شود. همچنین نقل می کنند هرکس در باره امیر مومنین مداحی می کرد گاو ، گوسفند و… به او هدیه می داد. با کمال فروتنی در جلسات روضه امام حسین شرکت می کرد و سمت سقایی را به خود اختصاص داده بود .وی چشمش به جمال حضرت ابوالفضل العباس نورانی گشت که بر اسبی سوار او را مورد عنایت قرار داد.
1- صاحب کرامات:نقل می کنند ، شیخ پیاده می فرمود: « چه بسیار پیش می آمد در بیابان گرفتار می شدم و در حالی که گرسنه و تشنه بودم ناگهان متوجه می شدم که شخصی می فرمود: میل به چایی داری؟ چای گرم آماده داشت…. نان و کره تازه در اختیارم می گذاشت …. در بیابان عبور می کردم حیوانات درنده حلقه زده بودند و من از وسط آنها رد می شدم ، آنها هیچ کاری با من نداشتند.» وی شهود ملکوتی داشت . در دل شب هنگامی که با محبوب مناجات می کرد هر سوال و شبهه ای که داشت ، مشاهد می نمود. شیخ همچنان صاحب طی الارض بود
2- ملاقات با امام زمان ( عج):حاج آقا معین شیرازی یکی از اخیار اصفهان نقل می کند از وی پرسیدم خدمت امام زمان می رسید یا نه ؟ گفت: « خدمت حضرت برسم یا نرسم فایده ای به حال شما ندارد ، شما باید به فکر خودتان باشید»: همچنین نقل می کنند شیخ عبدالله می فرمودند: « گاهی که پول یا چیزی نیاز داشته باشم حضرت ولی الله الاعظم با یک واسطه برایم می فرستند.» همچنین نقل می کنند « امام زمان قرآنی به ایشان هدیه کردند» و با امام زمان به مکه مشرف شد. به جزیره خضراء نیز مشرف گردید.
شرح حال این زاهد عارف بعد از مرگش در قالب کتابی با عنوان « در کوچه عشق » چاپ گردید.
* بابا رستم بختیاری ، استاد عرفای بزرگ
بابا رستم بختیاری یک ار عارفان مشهور قرن سیزدهم قمری است که در ابتدای دوره قاجاریه می زیست. وی که با نام رستم بیک نیز شهرت دارد ، یکی ازمشایخ سلسه چشتیه بود. « وی سیدی از افراد ایل بختیاری بود که ابتدا لشگری بود و در قوای نظامی اشتغال داشت اما به وادی سیر و سلوک قدم نهاد »(1 )و به مراتب بالای عرفان و معنویت دست یافت. بابا رستم پس از خروج از منصب نظامی گری، در شهر اصفهان سکونت اختیار کرد و در تکیه « مادر شازده » یا تکیه شیخ محمد تقی رازی تخته فولاد که در بخش جنوب غربی تخت فولاد و شمال تکیه خوانساری قرار دارد ، بسر می برد. اصل تکیه به پیش از دوره قاجار می رسد. اما وقتی مریم بیگم دایه سیف الدوله سلطان محمد میرزا فرزند فتحعلی شاه حاکم اصفهان در سال 1246 قمری وفات یافت این تکیه و مقبره برای وی ساخته شد. به همین خاطر تکیه به نام « مادر شاهزاده » مشهور است. این تکیه و بسیاری از تکایای دیگرموقوفاتی داشتند که در آمد حاصله از انها صرف تامین هزینه های نگهداری این تکایا و همچنین پرداخت حقوق خادمان و نگهبانان می شد. به همین خاطر این تکایا می توانست جایی برای سکونت ، زهد ، عبادت و ریاضت باشد. نقل می کنند برخی از این تکیه ها دارای دخمه هایی بودند که جایگاه عرفا و صوفیان بود. در تکیه مادر شاهزاده نیز چله خانه وجود داشت که در سمت غربی تکیه قرار دارد که در آن اهل دل 40 روز به روزه و عبادت مینشستند. در کتاب « تاریخ اصفهان » از بابا رستم ، با نام رستم بیک یاد می شود که از مشایخ سلسله چشتیه بود و در مقبره شاه سید علی اکبر قمیشه مدفون است.( در 18 کیلومتری شمال شرقی شهرضا در حاشیه جاده اصفهان – شهرضا) پس از مرگ بابا رستم ، حاج میرزا صادق تخت فولادی جانشین وی گردید.»(2 )
* شیخ یعقوب بختیاری
شیخ یعقوب ابن ابراهیم ابن جمال الدین بن ابراهیم البختیاری الحویزی الاصفهانی در آغاز نیمه دوم قرن یازدهم ه.ق. در منطقه بختیاری دیده به جهان گشود. وی در شوشتر ، هویزه و شیراز به تحصیل علوم دینی پرداخت. در شهر شوشتر در محضر سید نعمت الله محدث جزایری کسب فیض نمود و بیشتر اوقاتش در شهر شوشتر بود وی عالمی فاضل و یکى از اعلام تفسیرى قرن یازدهم و دوازدهم هجرى در دوره صفویه بود که در ادب ، فقه و حدیث و تفسیر تبحر فراونی داشت. چون بخشی از عمر خود را در حوزه علمیه هویزه که در آن روزگار حوزه ای معروف بود ، گذراند ملقب به هویزی گردید. وی به شهر اصفهان نیز مسافرت کرد و بخشی از عمر خود را در این شهر به تحصیل و تدریس علوم دینی و ارشاد مردم اختصاص داد و از این جهت به اصفهانی نیز شهرت پیدا کرد.« سید عبدالله جزایری» در کتاب « تذکره شوشتر» در باره وی می نویسد:
« وی در علوم عربیّت از نحو و صرف و لغت و معانی و قرائت نظیر نداشت و در فقه و حدیث و اصول نیز مسلم و مرجوع الیه بود و مصنّفات بسیار مبسوطه و مختصره و حواشی بر اکثر کتبی که از نظر گذرانیده بود نوشته نهایت چون در امر فتوی قدری تعجیل و به روایات شاذّه و اقاویل مجهوله متروکه بسیار تعویل می نمود مصنّفات فقیّهه ی او مهجور و فوائد و تحقیقات او غیر مشهور مانده و او از جمله ی معمّرین بود و در سال چهل و هفت در حویزه وفات نمود.» (جزایری ، 1384:155).سید عبدالله جزایری که از شاگردان شیخ بود ، کتب و مباحث « مقدمات » ، « الصلاه » و « الکشاف » را از ایشان تلمذ نمود.
شیخ یعقوب که عالمی بزرگ و صاحب فتوا بود از چنان توانایی و اشراف برخوردار گردید که برکتب زیادی حاشیه و توضیحات نوشت ، مانند:
1- شرح کامل صحیفه سجادیه که مرحوم صدر صاحب شیعه آن را مشاهده نموده است.
2- شرح الشرائع
3- شرح زیده الاصول
4- حاشیه الفیه شهید
5- شرح فروع الکافی
6- حاشیه علی تصریف زنجانی
7- حاشیه کنز العرفان
8- شرح دیباچه حاشیه ملاعبدالله
9- حاشیه علی تهذیب المنطق الشهابادیه
10- حاشیه بر مغنی اللبیب
شیخ صاحب تالیفات فراوانی نیز بود که عبارتنداز :
11- الاعتبار فی اختصار الاستبصار ( در کتاب تذکره القبور الاسفار آمده است) در سه جلد
در تجوید القرآن
12-الجرائد در اخلاق الخرائد فى الاخلاص
13- صوافی الصافی: . این تفسیر که برگزیده هایى از تفسیر الصافى فیض کاشانى است که جهت تعمیم استفاده مردم از آن تفسیر, انتخاب و گزینش نموده است این تفسیر مبسوط و مفصل و در مجلدى بزرگ قرار گرفته است , به حدى که از حدود ترجمه خارج و داخل در مقوله تفسیر بوده , عارى ازفواید ادبى نیست. فراغت از تحریر و استنساخ آن , در غره ذى قعدة الحرام 1140 صورت پذیرفته است .
مـرحـوم حـاج آقا بزرگ تهرانى طبق نقلى که در الذریعه دارد, بخشى از آن تفسیر را از آغاز سوره الملک تا پایان قرآن مجید دیده است , و نام آن صوافى الصافى مى باشد.
مـرحـوم حـاج آقا بزرگ تهرانى در موردمحل نگهدارى آن مى نویسند: ((نسخه اصلى این تفسیر, پیش ابوالمجد آقا رضا دراصفهان یافت مى شود. گـویا اخیرا از کتابخانه ایشان , به کتابخانه آقاى سید محمدعلى روضاتى در اصفهان انتقال یافته است. و دیگر در کتابخانه حاج ملا باقرشوشترى یافت مى شود.
14- الفوائد در اخبار
15- خلاصه الاقول در باره رجال حلی که در سال 1095 پایان یافت
16- لطا ئف الافهام که به سال 1103 نگارش یافت.
17- النور الساطع
18- الخمائل
19- رساله صرف
20- رساله الصلاتیه
21- کتاب النحو
22- ادعیه مجربه
شیخ یعقوب بختیاری در فاصله 1147 تا 1150 پس از عمری طولانی در اصفهان وفات یافت. اگر چه در باره محل وفات وی اختلاف نظر وجود دارد .برخی وفات را در هویزه گزارش کرده اند. در کتاب « تذکره القبور دانشمندان و بزرگان اصفهان» آمده است که شیخ یعقوب در تخت فولاداصفهان به خاک سپرده شد.