سلسله بیانات اخلاقی حضرت آیت الله علوی بروجردی در شرح دعای مکارم الاخلاق
19 آذر 1394 توسط صالحي
زندگی در این دنیا یک زندگی مسئولانه است؛ در مقابل امکاناتی که در اختیار ما قرار دارد، از ما مسئولیت میخواهند؛
بسم الله الرحمن الرحیم امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق می فرمایند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اکْفِنِی مَا یَشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِه وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَیَّامِی فِیمَا خَلَقْتَنِی لَهُ».[1]
توفیق انجام امور خیر از خداوند است
در این دعای شریف، وجود مقدس امام سجاد علیه السلام از خداوند درخواست مینماید: توفیق اهتمام به امور مفید برای دنیا و اخرت را به ایشان عطا کند و گرنه این امر، کاری نیست که به تنهایی از خود فرد برآید؛ ایشان به این نکته توجه میدهد، من امروز در این دنیا هستم، ولی فردا در مقابل کسی قرار میگیرم که از تمام آنچه در این عالم بر من گذشته و من آنها را انجام دادهام و درآن دخیل بودم، سوال خواهد کرد؛ یعنی من یک زندگی مسئولانه دارم؛ همانطور که به عنوان مثال، یک دولت نیز باید جوابگوی اقدامات خود باشد و تمام کارهایی را که انجام میدهند و تمام تصمیماتی را که گرفته، بعدا باید نسبت به آنها پاسخگو باشد.
لزوم توجه به مسئولیت در برابر نعمتها
زندگی ما در این دنیا یک زندگی مسئولانه است؛ یعنی امکاناتی که در اختیار ما قرار دارد، در مقابل آنها، از ما مسئولیت میخواهند؛ لذا بر اساس این عطاها و دادهها، فردا از ما سوال و بازخواست میشود که مثلا چرا تعقل به خرج ندادی یا چرا فهمت را به کار نگرفتی، درحالی که قابلیت و قدرت فهم را داشتی. در برخی از آیات قران بیان شده است: خداوند از نعمتها سوال می کند: « لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ»؛ راوی از امام علیه السلام سوال میکند: آیا خداوند از این طعام و لباسی که به ما داده است، سوال میکند؟ امام برای اینکه وی را متوجه به نکته اصلی در این آیه کند فرمودند: خیر، بلکه مراد از نعمت در این آیه شریفه، ما اهل بیت هستیم. لذا، فهم اینکه اهل بیت برای ما چه فایدهای دارند و فهم رهبری و راهبری معقولانه جامعه توسط ایشان، از بزرگترین نعمتهایی است که در مقابل آن مسئولیتهای بزرگی هم وجود دارد.
از مردم سوال می شود: شما که انسانی مانند علی بن ابی طالب را داشتید، پس چه شد به این روزگار افتادید؟ مگر ما ایشان را به شما ندادیم؟ شما نعمت حسین بن علی را داشتید دعوتش هم کردید.
مسئولیت مهم در برابر اهل بیت
باید مواظب باشیم، مبادا در زمان حاضر، ما هم مثل مردم کوفه شویم و فقط دعا کنیم و ظهور حضرت حجت عجل الله فرجه الشریف را از خداوند طلب کنیم در حالی که اگر ایشان بیایند، دلبستگی و مطامع دنیوی ما، مانع از یاری ایشان شود. لذا، چه بسا، مردم کوفه یک قدم هم از ما جلوتر بودند؛ زیرا ما فقط دعا میکنیم که حجت بن الحسن عجل الله فرجه الشریف ظهور بفرمایند ولی آنها غیر از آن، نامه هم برای امام زمانشان نوشتند و حتی بعضی از آنها، مانند سلیمان برای حضور ایشان محیا هم شده بودند، اما از این نعمت چگونه بهره برداری کردند؟ در میان این کوفیان، کسانی بودند که مصاحبت با پیغمبر صلی الله علیه و آله را درک کردند، و کسانی بودند که قبلا در رکاب علی علیه السلام حضور داشتند، و البته پای همه این نامهها را هم مهر زدند، اما وقتی مسلم وارد شد در ابتدا دورش را گرفتند، اما تا آخر پای رهبری او نایستادند تا اینکه جناب مسلم شهید شد و امام حسین علیه السلام را نیز در کربلا تنها گذاشتند. آنها این قدر درک و فهم نداشتند که اگر امام حسین را تنها گذاشتند فردا میخواهند چه کنند؟ فردا میخواهند به چه کسی اقتدا کنند؟ تازه اینها، مردم متدین کوفه بودند که قرآن را میخواندند و سایر مردم هم به آنها توجه داشتند؛ مثلا، توجهی که شیعیان کوفه به سلیمان بن سرد خزاعی داشتد به مسلم نداشتند. لذا، در قیامت از مردم درباره جریان امام حسین علیه السلام سوال خواهد شد؟ اما بعدها، همین آقای سرد خزاعی با دیگران، نهضت توابین را تشکیل داد و منطقشان این بود، چون ما در قصه سیدالشهدا علیه السلام مقصر هستیم، باید بی هدف خودمان را به کشتن بدهیم؛ ما مقصر هستیم و به طمع زندگی دنیا تماشا کردیم تا اینکه امام علیه السلام را کشتند و ما باید خونمان رها بشود و کشته شویم.
بنابراین، فهم و درک مورد سوال واقع میشود، لذا حضرت فرمود: خدایا خودت عنایتی کن که ایام و زندگی من، و فرصتهای زندگی من برای آنچیزی محیا شود که برای آن هدف، مرا خلق کردی. خدایا خودت توفیق بده که حرکت کنم در آن جانبی که فردا از من سوال میکنی، حرکتی مسئولانه در زندگی داشته باشم. لذا، توجه داشته باشید که تدین برای ما فقط نماز و روزه و عبادت و توسل نیست، بلکه کل زندگی ما باید مسئولانه باشد.
توجه به تربیت اعضای خانواده
شما در خانه با همسر و فرزند و با اقوام و خویشان خود چگونه رفتار کردی؟ این فرزند چگونه در اجتماع تربیت شده است؟ در حالی که متاسفانه امروزه، یکی از مصیبتهای ما در مملکت، پدیده آقازادگی است. به چه مناسبت این فرزند اینگونه تربیت شده است؛ آیا این نقصان در مدرسه بود و یا در خانه بوده است؟ گاهی از اوقات در میان برخی از خانوادههایی که سبب حرکت علمی در دنیای شیعه بودند، ولی برخی از فرزندان آنها نااهل بودند.
دشمنی با اهل بیت به سبب نفهمی مردم زمانه بوده است
بنابراین، هر کس در حد مسئولیت خودش مورد سوال است، لذا حضرت سجاد علیه السلام فرمود: خدایا من را در این زندگی به کاری بگمار که متوجه به مسئولیتهایم باشم؛ یعنی خدایا من را نسبت به پرسشهایت در آن دنیا متوجه و آماده نگهدار. بنابراین، اگر کسی شیعه است و به امام علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام اقتدا میکند و در سر سفره نهج البلاغه قرار دارد، ولی باز هم در فهم معارف قصور دارد، باعث مصیبت برای خود و شیعه خواهد بود؛ همانطور که ما در تاریخ، بالاترین قصورها را از طرف مردم نسبت به ائمه علیهم السلام داشتیم و به عنوان نمونه، واقفیه را اهل سنت ایجاد نکردند، بلکه همین شیعه آن را تشکیل دادند. آنها وقتی دیدند زمینه انحراف وجود دارد، این فرقه را ایجاد کردند و یا مثلا دشمنان امام حسین علیه السلام از شام نیامده بودند، بلکه همه از کوفه بودند، کوفهای که محبت و عشق علی علیه السلام را در سینه داشت. یا در قضیه حکومت امیر المومنین علیه السلام همان افرادی که به ایشان برای پذیرش حکومت بعد از عثمان اصرار داشتند ولی در مسجد جمع میشدند و در ماه رمضان، نماز تراویح میخواندند و وقتی که آن حضرت فرمودند که من از رسول خدا شنیدم که نماز مستحبی را به جماعت نمیخوانند، و حتی ما نمازی تحت عنوان تراویح نداریم که واجب باشد، هیچ کس به این سخنان توجهی نکرد و پس از آنکه حضرت امیر علیه السلام ، امام حسن بن مجتبی علیه السلام را به نزد آنان فرستادند که پیغمبر صل الله علیه و آله از جماعت خواندن نماز مستحبی نهی کرده است، شروع به اعتراض کردند و نفهمیدند آن کسانی که قبلا نماز تراویح را ابداع کردند چه قصدی داشتند؟ یعنی متوجه نبودند که آغاز این کار در اوایل زمان خلافت،امری سیاسی بود و به سبب آن بود که اصحاب، شبها دور هم جمع میشدند و برای اینکه ذهن مردم را منحرف کنند، طرحی ریختند که مردم صد رکعت یا دویست رکعت نماز بخوانند و قرآن را نیز در ماه رمضان و در همین نمازها ختم کنند، تا نفهمیدند، که چه اتفاقاتی افتاده است و چه کسانی از اصحاب در اینجا جمع میشوند، تا جایی که نقل شده وقتی عمر دید که مردم با چه اشتیاقی به سراغ این نماز می روند، گفته است که نعمت البدعة؛ یعنی این کار چه بدعت خوبی بود.
نتیجه آنکه انسان باید درک و توجه داشته باشد که سرمایهها و امکاناتی که خداوند در اختیار او گذاشته باید بر اساس زندگی مسئولانه استفاده کند و در زندگی تصمیمات قاطع بگیرید و درک و فهم درستی از مسائل داشته باشد و براستی این فهم یکی از این نعمتهای بزرگی است که ما از آن غفلت داریم به طوری که فردی در شعرش سروده است که:
آنچه گویم به قدر فهم توست مردم اندر حسرت فهم درست
باری، ما شیعیان و محبان اهل بیت از این حیث یک قدری خیلی نقیصه داریم و لذا باید به خود آییم و مطالب را به درستی بفهمیم و حواسمان را به طوری کامل جمع کنیم. والسلام