سالروز ولادت با سعادت حضرت جواد الائمه علیه السلام
سالروز ولادت با سعادت حضرت جواد الائمه علیه السلام
● سرآغاز سخن
در میان اهل بیت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام و در محافل شیعه از حضرت امام جواد علیه السلام به عنوان مولودى پرخیر و برکت یاد مى شود؛ چنان که صنعانى مى گوید: روزى در محضر امام رضا علیه السلام بودم. فرزندشان ابوجعفر را که خردسال بود آوردند. امام فرمودند: این مولودى است که براى شیعیان ما با برکت تر از او زاده نشده است.
شاید چنین تصور شود که امام جواد علیه السلام ازامامان قبلى براى شیعیان با برکت تر بوده اند. این مطلب قابل قبول نیست. بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قراین نشان مى دهد تولد حضرت جواد علیه السلام در شرایطى صورت گرفت که خیر و برکت خاصى براى شیعیان به ارمغان آورد.
عصر امام رضا علیه السلام مشکلات خاص خود را داشت و حضرت رضا علیه السلام در معرفى امام بعدى با مسایلى رو به رو گردیدند که در عصرامامان قبل سابقه نداشت. از یک سو، پس از شهادت امام کاظم علیه السلام گروهى که به «واقفیه» معروف شدند بر اساس انگیزه هاى مادى، امامت امام رضا علیه السلام را منکر شدند و از سوى دیگر، امام رضا علیه السلام تا حدود چهل و هفت سالگى داراى فرزند پسر نشد. چون احادیث رسیده از پیامبر اکرم صلى الله و علیه وآله حاکى بود که امامان دوازده نفرند و نه نفر آنان از نسل مبارک امام حسین علیه السلام خواهند بود، فقدان فرزند براى امام رضا علیه السلام هم امامت خود آن حضرت و هم تداوم امامت را با پرسش رو به رو مى ساخت.
واقفیان نیز این موضوع را دستاویز قرار داده، امامت امام رضا علیه السلام را انکار مى کردند. اعتراض حسین بن قیاماى واسطى به امام هشتم علیه السلام در این باره و پاسخ آن حضرت، بر درستى این سخن گواهى مى دهد. ابن قیاما که از سران واقفیه بود. درنامه اى امام رضا علیه السلام را عقیم خواند و نوشت: چگونه ممکن است امام باشى در صورتى که فرزند ندارى؟ امام در پاسخ فرمودند: از کجا مى دانى من داراى فرزند نخواهم شد. سوگند به خدا، بیش از چند روز نمى گذرد که خدای سبحان پسرى به من عطا مى فرماید و این پسر، حق را از باطل جدا مى کند.
خطر دیگرى که در این مقطع حساس شیعیان را تهدید مى کرد، قدرت گرفتن مذهب «معتزله » بود. مکتب اعتزال به مرحله رواج و رونق گام نهاده بود و حکومت وقت نیز از آنان پشتیبانى مى کرد. معتزلیان دستورها و مطالب دینى را به عقل خود عرضه مى کردند. آنچه عقلشان صریحا تایید مى کرد، مى پذیرفتند و بقیه را انکار مى کردند. چون نیل به مقام امامت امت در سنین خردسالى با عقل ظاهر بین آنان قابل توجیه نبود، پرسشهاى دشوار و پیچیده اى مطرح مى کردند تا به پندار خود آن حضرت را در میدان رقابت علمى شکست دهند.
البته امام جواد علیه السلام با پاسخ های قاطع از این مناظره ها سربلند برون آمده، هرگونه تردید در مورد امامت خود را از بین بردند و اصل امامت را تثبیت فرمودند. به همین خاطر، در زمان امام هادى علیه السلام این موضوع مشکلى ایجاد نکرد؛ زیرا براى همه روشن شده بود که در برخوردارى از این منصب الهى، خردسالى تاثیرى ندارد.
● عصر تهاجم عقیدتى
امام جواد علیه السلام با دو خلیفه نیرنگ باز عباسى یعنى مامون و معتصم معاصر بودند. به گواهى متون تاریخى مامون مکارترین و منافق ترین خلفاى عباسى است. او کسى است که براى کسب پیروزى نهایى و قطعى بر اندیشه شیعه، بسیار کوشید. هدف نهائى مامون از تشکیل مجالس مناظره با امامان شیعه، شکست آنان و در نهایت سقوط مذهب تشیع بود. او مى خواست براى همیشه ستاره تشیع خاموش گردد و بزرگترین منبع و مصدر مشکلات و خطراتى که مامون و دیگر حاکمان غاصب و ستمگر را تهدید مى کرد، از میان برداشته شود. مامون به حمید بن مهران - که در خواست مناظره با امام رضا علیه السلام کرده بود.- گفت: نزد من هیچ چیز از کاهش منزلت وى محبوب تر نیست.
او همچنین به سلیمان مروزى گفت: به خاطر شناختى که از قدرت علمى ات دارم، تو را به مباحثه با او(امام رضا علیه السلام) مى فرستم وهدفى ندارم جز این که او را فقط در یک مورد محکوم کنى.
در چنین عصرى امام جواد علیه السلام قاطعانه و با صلابت در برابر انحراف ها، کجروى ها، مسامحه ها، توهین ها و دیگر حیله ها و مکرهاى خلفاى باطل ایستادند و از حقانیت دین دفاع کردند.