دعوت آیت الله العظمی وحید خراسانی (مدظله) از زائران کربلا......
بعد آورد به این جا[دنیا]: کی مسخر کرد آن پدر را، آن مادر را؟ این محبت را در دل او انداخت تا من و تو را پرورید . بعد هر شب هم به من و شما نشان می دهد: نیمه شب که می شود، یک چرت می فرستد، همه چیز را می گیرد، هم عقل ما را، هم فهم ما را، هم سواد ما را؛ اعلم علما وقتی خواب مسلط شد، می شود اجهل جهال . آن جاهل[که] از خودش خبر ندارد، ولی این فقیه که افقه فقها است، در وقتی [که] خوابیده، نه از فقه خبر دارد، نه از خودش. اگر بشر بیدار بشود… کیست که گرفتار خواب نباشد ؟ آن کسانی که در دنیا عربده می کشند: ما بمب اتم داریم، چنین می کنیم چنان می کنیم، نیمه شب اختیار معده اش را از دستش می گیرند. ومن یتوکل علی الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره . بشر آن وقت می فهمد که بفهمد: هو الله الخالق البارئ المصور له الأسماء الحسنی . یسبح له ما فی السموات والأرض وهو العزیز الحکیم.
یک کار شما تحکیم عقائد مردم بالنسبه به خدا است . کار دوم توجیه همه نفوس به ولی عصر امام زمان است . اگر از سفر این دو کلمه را بیاورید : خدا ، امام زمان ، به فوزی رسیدید که قابل وصف نیست. ما خبر نداریم . افسوس که عمر گذشت و نفهمیدیم چه بکنیم! عمر را چگونه صرف بکنیم.
اگر دعوت به خدا بکنید آن مردم را؛ خداشناس، خدا ترس، امیدوار به او تربیت کنید، اجر تو چه خواهد بود ؟ اجر بیان شده: روز قیامت که می شود، دعاة الی الله والی ولی الله، بی حساب وارد بهشت می شوند. این کمترین اجر شماست . آن دعوت به امام زمان چه می کند؟ خوشا به حال آن کسانی که فهمیدند: عمر را چگونه صرف کنند .
در هر منبری برای فرج امام زمان حتما دعا کنید، شاید دعای آن مرد بی سر و پا که در حساب نمی آید، در درگاه خدا مستجاب بشود که بندگان خدا ممکن اند در اوباش .
اگر کسی عالم بشود… کمال عقل این است: امام ششم فرمود: وقتی عقل به سر حد کمال می رسد که هر کسی را ببینند، خودش را پست تر از او ببیند و او را بهتر از خودش ببیند. سرش چیست؟ من خبر دارم از خودم : چقدر مقصرم؟ چه غفلت ها کردم؟ چه تخلف ها انجام دادم؟ ولی از آنی که آنجا نشسته، خبری ندارم، وقتی خبر ندارم اصالة الصحة در آن بی خبر اجرا می شود، اصالة الفساد در خودم، لذا عاقل آن کسی است که اگر افضل مردم باشد خودش را این جور ببیند .
چند چیز را خدا در چند چیز پنهان کرده: یکی: رضایتش در طاعتش؛ کدام عمل صالح موجب رضایت او باشد؟ گم است. هر عملی را انجام بده به امید اینکه یکی مورد عنایت او باشد. یکی: غضب خدا، در معصیتش پنهان شده . سوم: اولیاء خدا در میان مردم مخفی هستند. ممکن است همان دهاتی که به نظر تو نمی آید، نه علمش، نه عملش، کاری کرده، از هوایی گذشته که مورد رضای او واقع شده، خود من کارهایی کردم که یکی از آنها مورد غضب خدا واقع شده. اگر این جور بشوید تازه اول آدم شدن است . حاج شیخ عبد الکریم جمله ای دارد : ملا شدن چه مشکل، آدم شدن محال است، او می فهمد ملائی چیست ! آدمیت چیست ! منتهی نباید نا امید شد ، همه این ها تمام است: اما:
مددی گر به چراغی نکند آتش طور چاره تیره شب وادی ایمن چه کنم .
ممکن است یک برقی روشن بشود، از همه این رذائل ، همه این خصائص، پاکیزه ات کند، بعد برسی به مقامی که لا یدرک و لا یوصف .
کار این است : امام فرمود : برو به زیارت مظلوم. ابوبصیر گفت: مظلومی که امر می کنی به زیارتش بروم کیست ؟ بعد حالش منقلب شد ، گفت: آن مظلوم جد من حسین است .
یک بیانی امام فرموده! - خوش به حال این زواری که پای پیاده در این بیابان ها، نه راحت می فهمند، نه شب و روز می شناسند، اینها مصداق این کلمه هستند - فرمود: آن کسی که آن مظلوم را زیارت کند… اما با دو کلمه: شوقا إلی الحسین؛ شوق و اشتیاق به آن حضرت او را به طرف قبر او بکشاند؛ وحبا . کلمه دوم حب . شوق و حب؛ اما متعلق شوق خود اوست، اما حبا برای کی ؟ حبا لرسول الله ولأمیرالمؤمنین ولفاطمة الزهراء . اگر برود به زیارت آن مظلوم، با این اشتیاق و با این محبت، روز قیامت که می شود، خطاب می رسد : برو با آن سه نفر. بعد فرمود امام ششم به ابا بصیر: یا ابا بصیر! اینها با خود خاتم النبیین بر سر یک سفره نشسته اند و اهل محشر گرفتار حسابند.