بیانات آیة الله العظمی وحید خراسانی مد ظله العالی به مناسبت اربعین ۱۴۳۶ قمری
متن حدیث این است:
لا اله الا الله…. اگر بتوانیم بخوانیم… ثم بکی و قال: یا أبا بصیر! إذا نظرت إلی ولد الحسین أتانی ما لا أملکه بما جری علی أبیهم. یَا أَبَا بَصِیرٍ!…- لا اله الا الله- یا أبا بصیر! إِنَّ فَاطِمَهَ… إِنَّ فَاطِمَهَ لَتَبْکِیهِ وَتَشْهَقُ فَتَزْفِرُ جَهَنَّمُ زَفْرَة لَوْ لَا أَنَّ الْخَزَنَة یَسْمَعُونَ بُکَاءَهَا وَقَدِ اسْتَعَدُّوا لِذَلِکَ.
از این روایت روشن میشود که حضرت زهرا، نه یکبار، نه دو بار، همیشه کارش این است. بعد که شهقه زهرا بلند می شد، جهنم زفره ای پیدا میکند. خزنه که مستعد اند، آماده اند که هر وقت او صدای گریه اش بلند شد، درهای جهنم را ببندند ، مبادا شعله ای از جهنم خارج بشود یا دودش، تمام اهل زمین همه هلاک بشوند. این اثر، در جهنم.
اما… فَیَکْبَحُونَهَا مَا دَامَتْ بَاکِیَة وَیَزْجُرُونَهَا وَیُوثِقُونَ مِنْ أَبْوَابِهَا مَخَافَة عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ فَلَا تَسْکُنُ - جهنم ساکن نمیشود- حَتَّى یَسْکُنَ صَوْتُ فَاطِمَة وَإِنَّ الْبِحَارَ … در دریاها چه خبر است؟ حدیث مفصل است وقت کم است. فقط قسمتی این است. بعد مهم این جاست: فَلَا تَزَالُ الْمَلَائِکَهُ مُشْفِقِینَ یَبْکُونَهُ لِبُکَائِهَا ؛ بر امام حسین همه ملائکه گریه میکنند برای بکاء مادرش زهرا؛ وَیَدْعُونَ اللَّهَ وَیَتَضَرَّعُونَ إِلَیْهِ وَیَتَضَرَّعُ أَهْلُ الْعَرْشِ وَمَنْ حَوْلَهُ وَتَرْتَفِعُ أَصْوَاتٌ مِنَ الْمَلَائِکَهِ بِالتَّقْدِیسِ لِلَّهِ مَخَافَة عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ. این است عزای آن سر بریده، این است مصیبت آن بدن قطعه قطعه. همه حمله عرش گریان، همه شیون زنان، برای چه؟ برای این که صدای ناله مادر او بلند است.
وَلَوْ أَنَّ … -امام حسین را بشناسید، به مردم بشناسانید- وَلَوْ أَنَّ صَوْتاً مِنْ أَصْوَاتِهِمْ یَصِلُ إِلَى الْأَرْضِ لَصَعِقَ أَهْلُ الْأَرْضِ وَتَقَطَّعَتِ الْجِبَالُ ؛ اگر یک صدای از آن ملائکه در آن هنگام تضرع و بکاء به زمین برسد تمام کوه ها قطعه قطعه میشود وَزُلْزِلَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا. قلت: جعلت فداک. ابا بصیر گفت: گفتم: جعلت فداک، هذا الأمر عظیم؛ این امر بسیار بزرگ است. بعد فرمود: غَیْرُهُ أَعْظَمُ مِنْهُ. آنچه نشنیدی هنوز از این بزرگتر است. معنی این جمله چیست؟ معنی این جمله این است: ما هنوز شرح مصیبت را نگفتیم، آنچه گفتیم این است اما آنچه نگه داشتیم اعظم از این است.
بعد این جمله را فرمود:… - این جمله خیلی دلسوز است- فرمود: یا ابا بصیر! آیا نمیخواهی به فاطمه کمک کنی؟ تا این جمله را گفت، من دیگر بیچاره شدم. فرمود: یا ابا بصیر!… - ای هیئتی ها! این است این عزا. مبادا هیئات بازیچه سیاست بشود، مبادا با خون همچو کسی، با ناله همچو مادری خیانت بشود. بذل مهجته فیک. فقط باید خدا لیس الا. یا أیتها النفس المطمئنة ارجعی إلی ربک راضیة مرضیة - بعد که فرمود: ابا بصیر! آیا نمیخواهی مادرم زهرا را کمک کنی در این عزاء ؟ تا این کلمه را گفت من دیگر بی طاقت شدم، برخواستم، او هم برخواست. او رفت به مصلی، من آمدم به خانه، نه غذا خوردم، نه آب نوشیدم، شب تا صبح برای این مصبیت زار زدم، فردا هم روزه گرفتم. او می فهمد چه خبر است. بعد که کمی آرام شدم حرکت کردم، آمدم به محضر امام، دیدم آن حضرت هم بعد از این مدت کمی آرامش پیدا کرده. نشستم کنار او… دیگر بقیه گفتنی نیست.
http://wahidkhorasani.com