بیانات حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی در آستانه اربعین حضرت سید الشهدا علیه السلام..
معظم له در ابتدا اهمیت تبلیغ دین و ارشاد ایتام آل محمد علیهم السلام و مقام و منزلت چنین وظیفه ای را تبیین فرمودند و سپس با بیان فرازهایی از زیارت اربعین امام حسین علیه السلام مقامات حضرت را برشمردند و در پایان، به ذکر مصیبت آن حضرت در شهادت طفل چند ماهه شان پرداختند.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین واللعن علی اعدائهم الی یوم الدین
بحث ما منتهی شد بعد از تمامیت مقتضی به دفع مانع و جمع بین روایات نسبت به مؤمن و مسلم، ولی چون این موسع است و واجب مضیقی در پیش است بنابرای نآن فوت نخواهد شد ولی این فائت است و آن پیشآمد اربعین سید الشهدا است. فرصتی که برای شما در این ایام پیدا می شود غنیمتی است که لا تدرک ولا توصف، منتها محتاج است به اخذ مطلب از منبع وحی.
در احتجاج این روایت را از امام حسن عسگری نقل می کند و آن حضرت از پدرش و امام دهم از امام نهم و هکذا تا به شخص خاتم. قهرًا به نص مثل احتجاج طبرسی این کلام، کلام کسی است که “وَمَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى” ؛ و متن حدیث این است-: چون در خود بیان خصوصیتی است- أَشَدُّ مِنْ یُتْمِ الْیَتِیم… فقه حدیث مهم است. بحث ایتام و کفالت یتیم به قدری مهم است که کتاب و سنت هر دو به این امر به نهایت اهمیت نظر کرده: “فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ". کفالت یتیم و حفظ یک یتیم، چون تمام تعلق به پدر است، و او اصل این فرزند است و وقتی اصل رفت فرعِ بی اصل به قدری مورد لطف خداست که دستی که بر سر یتیمی کشیده بشود به عدد هر مویی که آن دست بر آن موی بگذارد، حسنه ای ثبت می شود، ولی متن روایت این است: “أَشَدُّ مِنْ یُتْمِ الْیَتِیمِ الَّذِی انْقَطَعَ عَنْ أَبِیهِ یُتْمُ یَتِیمٍ انْقَطَعَ عَنْ إِمَامِه". این افراد امتی که ولیّ شان غائب است و سرپرستشان در حجاب اختفاست، این یتم اشد از هر یتمی است “وَلَا یَقْدِرُ عَلَى الْوُصُولِ إِلَیْهِ وَلَا یَدْرِی کیف حُکْمَهُ فِیمَا یُبْتَلَى بِه". اگر این یتیم یتمش تصور بشود او یتیم جسم است این یتیم روح است او یتیم دنیا است این یتیم آخرت است؛ “وَلَا یَدْرِی کیف حُکْمَهُ فِیمَا یُبْتَلَى بِهِ مِنْ شَرَائِعِ دِینِه الا…” و در این حرف تنبیه آن چرا که باید برای اهلش بگوید فرمود
“أَلَا فَمَنْ کَانَ مِنْ شِیعَتِنَا عَالِماً بِعُلُومِنَا وَهَذَا الْجَاهِلُ بِشَرِیعَتِنَا الْمُنْقَطِعُ عَنْ مُشَاهَدَتِنَا یَتِیم “ٌ، اما چه یتیمی؟ یتیمی است که در دامن اوست. این تعبیر عجیب است. این ایتام آل محمد در دامن شمایند که عمری در علوم اهل بیت جان کندید. الا… باز دو مرتبه بعد از آن تنبیه الا دوم، آن هم از زبان عقل کل، “أَلَا فَمَنْ هَدَاهُ وَ أَرْشَدَهُ وَعَلَّمَهُ شَرِیعَتَنَا کَانَ مَعَنَا فِی الرَّفِیقِ الْأَعْلَى". این بخت، افسوس که مورد استفاده نیست. اگر در این دهه به جائی بروید که آن ایتام، آن منقطعین از شما، هم دفع شبهه کنند و هم تقویت مبانی دین، هم تعلم احکام شریعت سید المرسلین، جزای هر یک از شما معیت با شخص پیغمبر خاتم است اما عمده فقه حدیث است درایت روایت است.
کَانَ مَعَنَا ضمیمه دارد؛ سرش چیست؟ سرش این است که آفتاب می تابد بر این زمین، این زمین با آفتاب است، اما با آفتاب بودن امری است در کنار خورشید بودن امر آخری است. همان طوری که این شمس در منظومه ی مُلک می تابد آن شمس در منظومه ی ملکوت می تابد. با او هستند کسانی که سعادت هدایت به دین او یافتند، اما این طبقه یعنی آن کسانی که ایتام اهل بیت را اداره کنند به تعلیم مبانی و احکام دین، اینها معیت شان جدا از همه است. “کَانَ مَعَنَا فِی الرَّفِیقِ الْأَعْلَى” ،این جاست که کمیت عقل لنگ است “وَأَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِیَ الْأَمْرُ” اگر یکنفر به وسیله ی شما هدایت بشود “خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْس".
این روزها خبرهایی از عراق می رسد. این خبرها برای اهلش ، برای کسانی که مسئولیت پذیر اند به قدری تکان دهنده است که من متحیر ام. اولا از آن خلوص ، اخلاص چه بگویم. یکی از بزرگان نجف آمده بود، بعد به ما نقل کرد، گفت: شب نیمه ی شعبان که آن غوغا در حرم و صحن به وجود آمد، من از حرم بیرون آمدم، برخوردم به یک زنی، بچه ای دست در دست مادرش؛ به این زن گفتم: تو از کجایی؟ گفت: از فلان بلد ، گفتم: این جا همچو شبی چه می کنی؟ بعد یک نگاهی به من کرد، گفت: سید! این بچه ی من، از بچه ی صاحب این قبر عزیزتر نیست. همین دو سه روزه جوانی کنار مادرش جان داده، قطعه قطعه شده، جنازه ی جوان را برداشتند که به بصره برگردانند، از بصره با پای پیاده آمده به مادر گفتم: بیا برویم با جنازه، گفت: ببرید، من می روم به زیارت او. این پسر را به ام البنین دادم. اگر این است ما چه کاره ایم او متاع جان را آورد تقدیم کرد ما از راحتمان برای ارشاد این ایتام اهل بیت صرف نظر نکنیم. افّ لنا! واقعا فردای قیامت اگر آن زن را با ما به محشر بیاورند، ما از خجلت چه بکنیم.
زیارت اربعین خواندی ، شیخ در تهذیب نقل می کند، متن کلام این است: صفوان بن مهران، قال لی مولای الصادق فی زیارة الاربعین عند ارتفاع النهار، بعد که شروع می کند به زیارت، شاهد این جاست: وَبَذَلَ… لا اله الا الله… وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ، مهجه خودش را بذل کرد خدایا در تو، فیک، امام ششم خبر دارد. وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ. فرق است: فی سبیله یک تعبیر است، امّا تعبیر امام این است: وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ اما غایت این بدل چیست! علت چی بود! لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلَالةِ. تمام این غوغا برای این بود، غایة الغایات، نهایة النهایات این است: استنقاذ عباد از جهالت، استنقاذ عباد از حیرت ضلالت